مواجهه حکمای حوزه علمیه قم با فلسفه اخلاق در سده اخیر نویسنده- مجید ابوالقاسم زاده

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

چکیده

چکیده
باتوجه به رویکردهاى متفاوت اندیشمندان مسلمان درباره علم اخلاق، رویکرد حکمای قرن اخیر حوزه علمیه قم به مسائل این علم عمدتاً عقلی و فلسفی بوده است. هرچند آراء‌شان با شواهد نقلی همراه بوده و با ذوق عرفانی نیز تلطیف یافته است، ولی به‌سختی می‌توان آن را اخلاق تلفیقی به‌شمار آورد. ازسوی‌دیگر در فلسفه اخلاق به‌معنای فرااخلاق که به تحلیل مفاهیم و قضایای اخلاقی از چهار جهت «معناشناختی»، «هستی‎شناختی»، «معرفت‎شناختی» و «منطقی» می‌پردازد، نگاه حکمای مذکور به‌جهت اهمیت دانش معرفت‌شناسی در عصر حاضر و نیز بحران شکاکیت و نسبیت در معرفت اخلاقی، عمدتاً معرفت‌شناختی است. حاصل تحقیق که به‌روش توصیفی ـ تحلیلی به‌دست آمد، آن است که همه آنها گزاره‌های اخلاقی را ذاتی و عقلی می‌دانند، نه شرعی. درباره یقینی‌بودن گزاره‌های اخلاقی، هرچند عباراتی از علامه طباطبایی دلالت بر مشهوری و عقلایی‌بودن این گزاره‌ها دارد، ولی درنهایت باید او را همچون شاگردانش و دیگر حکمای معاصر، به یقینی‌بودن قضایای اخلاقی قائل دانست. درباره بداهت یا عدم بداهت گزاره‌های اخلاقی، اختلاف نظر جدی‌تر است و دو طرف ادله‌ای بر مدعای خود اقامه کرده‌اند. اهمیت این بحث در واقع‌گرایی اخلاقی و برخی لوازم آن مانند مطلق‌گرایی اخلاقی و نیز در مسئله مبناگروی در اخلاق، نمایان می‌شود.
 
 
 

کلیدواژه‌ها