معیار بداهت تصوری یکی از مباحث جدیدی است که امروزه در معرفتشناسی مطرح شده است. در این بحث، با این مسئله روبهرو هستیم که چرا برخی مفاهیم و تصورات، بدیهی و شمار دیگری غیربدیهیاند. به عبارت دیگر، سرّ بداهت تصورات بدیهی چیست؟ هریک از اندیشمندان و حکمای مسلمان در این باره دیدگاه خاصی برگزیدهاند که در مجموع میتوان آنها را در چهار دیدگاه طبقهبندی کرد و عبارتاند از: عمومیت، بساطت، تحویل به علم حضوری و تفصیل.
در نوشتار حاضر، هر چهار دیدگاه مطرح شده، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی است. در پایان، دیدگاه تفصیل به رغم برخی اشکالها، نظریه صحیح دانسته شده است. این نظریه مدعی است به دلیل تعدد مفاهیم بدیهی، ملاک بداهت آنها امر واحدی نیست، بلکه هر دسته معیاری ویژه دارد.