الحاد نقابدار در اندیشه پیروان ویتگنشتاین

نویسنده

چکیده

نوع نگرش به باورها و مدعیات دینی و نسبتی که آنها با انسان و جهان واقع دارند، ازجمله تأملات فیلسوفانه عصر حاضر درباب دین است. در بسیاری از آثار این تحلیل‌ها، به مفهوم واقع و نقشی که زبان و زمینه‌های اجتماعی در آن ایفا می‌کند، معطوف گشته و اختلافات نظری خاصی را سبب شده است. برخی فیلسوفان دین با پیوستن به طیف «ناواقع‌گرایان» و با تأثیرپذیری از آرای ویتگنشتاین، به گمان خود با این رویکرد، به دفاع از ایمان دینی در برابر انتقادات برخاسته‌اند. در این نگرش با تأکید بر ساحت عملی دین و نقش زبان در فهم‌پذیری آن، باورهای دینی اموری مربوط به ساحت درونی انسان دانسته شد که فقط در زندگی‌ مؤمنانه مفید، مطلوب و معنادارند. این دیدگاه اگرچه در ظاهر تأییدکننده حیات ایمانی است، ناگزیر مستلزم انکار حقانیت دین می‌باشد و به‌همین‌دلیل به‌نام الحاد نقابدار نیز خوانده شده است. مقاله حاضر به توصیف و نقد مدعیات طرفداران این نظریه پرداخته است.

کلیدواژه‌ها