صدرالمتألهین بهعنوان فیلسوفی متشرع، درباره جهات گوناگونی از علم فقه به بحث و نظر پرداخته است. ایشان پس از بیان چهار معنا برای فقه، درباره علم فقه بهمعنای مصطلح، آرای خاص خود را در باب موضوع علم فقه، فایده علم فقه، ضرورت تعلم فقه و تفاوتهای آن با علم عقاید و اصول، اتخاذ کرده است. ملاصدرا ازجمله کسانی است که تعبد به احکام فقهی را ضروری دانسته، عقل را در درک ملاکات احکام ناتوان و دخالت عقلانی در فقه را ناصواب شمرده است. احکام شرعی در دیدگاه ایشان به حصر عقلی و شرعی منحصر در احکام خمسه است و البته مترتب بر مصالح و مفاسد نوعیهاند، ولی آنها را از دسترس فهم عقل خارج میداند. از دیدگاه صدرالمتألهین فقه و انجام تکالیف، مقدمهای برای رسیدن به علم حقیقی یعنی معرفتالله است و رسیدن به این مرتبه از طهارت نفس و ایمان واقعی، متوقف بر عمل به تکالیف فقهی میباشد.