آموزه بداء همواره به عنوان یک باور متمایز در کلام امامیه دانسته شده است. این اندیشه اعتقادی که در روایات معصومان، حد اعلای معرفت و عبودیت خداوند معرفی میشد، به جهت عدم درک حقیقت آن، هجمههای بسیاری را علیه شیعه شکل داد و در سِیر کلام امامیه نیز به گونههای متفاوتی تبیین شد.
نوشتار حاضر درصدد بازکاوی حقیقت بداء در قرآن، روایات تفسیری و روایات مستقل، با توجه به رهیافت عقلی و نیز تطور نظریات میباشد. این پژوهش در حوزه کلام نقلی براساس ساختار حجیّت ترکیبی عقل و نقل صورت پذیرفته است؛ حوزهای که تحلیلهای روشمند و عمیق، بازنگری صائب و بازنگاریهای جامع را میطلبد.
آموزه بداء در این نگرش، تأکیدی بر فاعلیت و استیلای مشیت حق تعالی بر نظام تکوین و حقیقتی در مقابل امضا (ابقای مشیت) میباشد. به عبارت دیگر، بداء، مشیت تغییر و محو تقدیر، قدری بر قدر دیگر و سنّتی حاکم بر سنّت دیگر است که از آن به «لوح محو و اثبات» تعبیر شده است. بر این اساس، نهتنها با علم بیکران خداوندی منافاتی نداشته، بلکه باعث تغییر یا حدوثی در ذات الهی نخواهد شد.